نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





چرا یه باره برات غریبه شدم

چرا یه باره برات غریبه شدم

 

تا دیروز میگفتی عشقت منم فقط

 

حالا چی شده منو نمیشناسی

بگو پای کی اومده این وسط

 

کی میخواد جای منو بگیره

بگو کی برات جز من میمیره

 

حتما یه چیزیش از من سره

که دیگه دیدنم دلت رو زده

 

 

 

حالا دیگه برات شدم غریبه

اما اون غریبه برات عزیزه

به من بگو تو روزای سخت

جز من کی دستاتو میگیره

 

 

کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:50 | |







منو رها کرد به حال خودم

از دلم خرابه ای بیش نمونده

بن بست زندگی من همین جاست

نه مال من میشه نه فراموشم

برای من همین جا ته دنیاست

 

منو رها کرد به حال خودم

مثل تکه چوبی روی موج دریا

ازخودش نپرسیدعاقبتم چی میشه

منو فروخت به زرق و برق دنیا

 

برو با همون دیگران دنیا رو بگرد

از یادت میره دلت با من چه کرد

 تو برام مثل یک رهگذر بودی

رفتی به سلامت،اما دیگه برنگرد

 

کارت پستال درخواستی طراحان

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:29 | |







سلام مــاهٍ مـــن!

کارت پستال درخواستی طراحان


 
سلام مــاهٍ مـــن!
دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …!
گفتم بیایم سراغ ِ خودت ..احوال مهتابیت چطور است ؟!چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟!
چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟!
چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟!
چقدر نیامده انتظار خبــر دارم ؟!
چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده !
راستی ، باز هم آســمان دلت ابری است یا ….؟!
می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟!
یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شوی …. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد !
تو فقط ماه من بمان و باش !ماه من !مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان ...
خلاصه کنم بهانه یٍ ماندنم مراقبٍ
عشــقٍ من باش

[+] نوشته شده توسط حجت در 16:40 | |







یک نفر در دل شب

 


یک نفر در دل شب

یک نفر در دل خاک

یک نفر همدم خوشبختی هاست

یک نفر همسفر سختی هاست

چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد

ما همه همسفر و رهگذریم

آنچه باقیست ، فقط خوبی هاست


[+] نوشته شده توسط حجت در 16:39 | |







ای بینوا که فقر تو تنها گناه توست

ای بینوا که فقر تو تنها گناه توست
در گوشه ای بمیر که این راه ، راه توست

این گونه گداخته جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره دشمن حال تباه توست

در کوچه های یخ زده بیمار و دربدر
جان میدهی و مرگ تو، تنها پناه توست

باور مکن که در دلشان میکند اثر
این قصه های تلخ که در اشک و آه توست

اینجا لباس فاخر و پول کلان بیار
تا بنگری که چشم همه عذرخواه توست


در حیرتم که از چه نگیرد درین بنا
این شعله های خشم که در هر نگاه توست


[+] نوشته شده توسط حجت در 16:36 | |







یک طرفه به قاضی نرو

اگر نمی دانی ، از من بپرس.

اگر قبول نداری ، با من بحث کن.

اگر دوست نداری ، به من بگو .

اما هیچوقت در مورد من

یک طرفه به قاضی نرو

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:3 | |







خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد

خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد

که تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد

لب تو ميوه ي ممنوع ولي لب هايم

هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد

با چراغي همه جا گشتم و گشتم در شهر

هيچ کس، هيچ کس اينجا به تو مانند نشد

هر کسي در دل من جاي خودش را دارد

جانشين تو در اين سينه خداوند، نشد

خواستند از تو بگويند شبي شاعر ها

عاقبت با قلم شرم نوشتند ،نشد 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:53 | |







عمری تلف میکنیم

عمری تلف میکنیم
برای کسانی که
ارزش ثانیه ای را هم ندارند


[+] نوشته شده توسط حجت در 20:12 | |







وقـتـي


[+] نوشته شده توسط حجت در 20:9 | |







یه روزایی خیلی دلم می گیره برای خیلی چیزا
برای خاطره ها
برای روزای رفته
برای عمری که رفته
برای عروسک بچگی هام
برای مدرسه
برای بازی های کودکانه
برای تک تک روزا که دارن جوونیم رو با خودشون می برن و امان ایستادنم نمیدن
انقدر دلم می گیره که میخوام برم یه جای دور، دور، دور
یه جاییکه راحت بتونم اشک بریزم
یه جاییکه بغض تو گلوم رو فریاد بزنم
یه جاییکه به خودش نزدیک تر بشم و بهش بگم خسته شدم
خسته از همه چی از همه دنیا
بگم خسته شدم ولی لااقل هوامو داشته باش تا کم نیارم
تو که نزدیکی بهم حتی از رگ گردنم نزدیک تر بازم هوامو داشته باش

بازم دستامــــــــــو بگیـــــــر
میدونم فقط خودتی که بهم آرامـــــــش میدی...

 

کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:56 | |







ماهی

ماهیمون هی می خواست یه چیزی بهم بگه

تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش، نمیتونست بگه

دست کردم تو آکواریوم درش آوردم،

شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن،

دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو،

اینقد بالا و پایین پرید خسته شد خوابید،

دیدم بهترین موقعست تا خوابه دوباره بندازمش تو آب.
ولی الان چند ساعته بیدار نشده،

یعنی فکر کنم بیدار شده،

دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب.

این داستان رفتار بعضی از آدم هایی ست

که کنارمونن، دوسشون داریم و دوستمون دارند

ولی ما رو نمی فهمند،

و فقط تو دنیای خودشون دارن بهترین رفتار رو با ما می کنن.


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:52 | |







می خواهم بخوانم تابودن را احساس کنم

 

میخواهم بنویسم تابدانند که بودم!

 

نمی دانم آمده ام که تنها آمار زنده ها رابیشتر کنم

 

یا آمده ام که باشم...

 

تنها میدانم که آمده ام وبرای بودن باید تلاش کرد

 

تابودن رابه اثبات رسانی...

 

دوس دارم همراهم باشی

 

حتی اگر قرن ها ازمن فاصله داری

 

من حست میکنم!همینجا...درلابه لای کلمات ام هستی...

 

من ازتنهایی می هراسم...

 

کنارم بمان تا لا اقل به توبفهمانم

 

که هستم...


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:48 | |







Avazak_ir-Love651.jpg

دلم تنگ کسی ایست

 

نگاهم دنبال کسی ایست

 

کسی که من اورا

 

در اشک میبینم

 

کسی که من اورا

 

 در نفس هایم حس میکنم

 

و من در هر نفس حس میکنم

 

دل تنگ او می شوم


و اشک می ریزم برای دیدنش


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:44 | |







 

چقـــــدر باید بگـــذرد؟؟

تا مـن در مــــرور خـاطراتــــم

وقتــــی از کنار تــو رد می شـــوم.

تنـــم نلـــــــرزد،،،

بغضــم نگیــــــــرد


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:51 | |







 

عادت ندارم درد دلم را ،

 

 به همه کس بگويم.... 

 

 پس خاکش ميکنم زير چهره ي خنـدانم....

 

 تا همه فکر کنند

 نه دردي دارم و نه قلبي

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:38 | |







وقتی نگاهت غمگین است قطره های پشت شیشه هم بغض می کنند…………نگاهت بی آواز است حتی باران هم شوقی برای بارش ندارد……..وقتی لبخندت ماتمکده ی چشم های بارانی ات می شود چکاوک حتی در باران هم می میرد……………وقتی نگاه زیبایت بی باران است دیگر آمدن بهار هم بهانه ای می شود برای فصل ها…………مگر میشود غریب باران غم نگاهت را ت…حمل کند و آن را به تنهایی به دوش بکشد؟ وقتی صدای نگاهت دیگر مرا صدا نمی کند………..دیگر هیچ بهانه ای برای لبخند نگاه من نیست………………بگذار حداقل غم غمگینی نگاه تو را به دوش باران بکشم……….می دانم نمی خواهی ولی بگذار سهیم غمگینی نگاهت باشم……………صدای نگاهم که برای غم چشمانت می گرید پیشکش نداشتن من در دل بی انتهایت

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:32 | |







غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق

غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق
یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق
بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار
اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار
زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی
رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی !
آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک
اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک
تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود
دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود
تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری
تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری
پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟
تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی
داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من
رفتی و دیگه چه فایده ؟ ناله و ضجه و شیون ؟
تو سفر کردی به خورشید ، رفتی اونور دقایق
منو جا گذاشتی اینجا ، با دلی خسته و عاشق
نمیخوام بی تو بمونم ، بی تو زندگی حرومه
تو که پیش من نباشـی ، همه چی برام تمومه
عاشق خـسته و تنها ، سر گذاشت رو خاک نمناک
گفت جگر گوشه ی عشقو ، دادمش دست تو ای خاک !
نزاری تنها بمونه ، همدم چشم سیاش باش
شونه کن موهاشو آروم ، شبا قصه گو براش باش
و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره
پا کشید از آسمون و جاشو داد به یک ستاره
اون جوون داغ دیده ، با دلی شکسته از غم
بوسه زد رو خاک یار و دور شد آهسته و کم ک
ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد
روشو بر گردوند و داد زد : به خدا نمیری از یاد !!!

 

کارت پستال درخواستی طراحان

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:22 | |







کاش می دانستی، من سکوتم حرف است،

کاش می دانستی، من سکوتم حرف است،


 

حرف هایم حرف است،

 

 

خنده هایم، خنده هایم حرف است.

 

 

کاش می دانستی،

 

 

می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم.

 

 

کاش می دانستی، کاش می فهمیدی،

 

 

کاش و صد کاش نمی ترسیدی که مبادا دل من پیش دلت گیر کند،

 

 

یا نگاهم تلی از عشق به دستان تو زنجیر کند.

 

 

من کمی زودتر از خیلی دیر،

 

 

مثل نور از شب چشم تو سفر خواهم کرد.

 

 

تو نترس، سایه ها بوی مرا سوی مشام تو نخواهند آورد.

 

 

کاش می دانستی،

 

 

چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت،

 

 

در زمانی که برای غربتت سینه دلسوزی نیست.

تازه خواهی فهمید، مثل من عاشق مغرور شب افروزی نیست.

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:12 | |







 

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و…و من همچون غربت زده ایی در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من…
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت

 

smstak.com عکس عاشقانه


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:7 | |