نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





گفته بودم

گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم

که دگر باز از این گونه خطاها نکنم

بوسه دادی و چو برخواست لبت از لب من


توبه کردم که دگر توبه بیجا نکنم

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:10 | |







یادت باشد


یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا
 

تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش
 

دل شکسته گوشه هایش تیز است
 

مبادا دل و دست آدمی که روزی
 

 دلدارت بود زخمی کنی به کین
 

مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود
 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 12:39 | |







روزی خواهد رســــــــید....

روزی خواهد رســــــــید....
که دیگـــــــــر....
نه صدایم را بشنــــــــوی...
نه نگــــــــاهم را ببنی...
نه وجودم را حس کنـــــــــی....
...
و میشویی...با اشکت....
سنگ قبر خاک گرفته ی مرا.....
....
و ان لحظه است...که معنی تمام حرف های گفته و نگفته ام را میفهمی
ولی....من ...دیگر ...نیستم


[+] نوشته شده توسط حجت در 12:36 | |







دخترک کبریت فروش

دخترک برگشت

چه بزرگ شده بود

پرسیدم : پس کبریتهایت کو؟

پوزخندی زد!

گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد...

گفتم: میخواهم امشب

با کبریتهای تو ، این سرزمین را به آتش بکشم!!

دخترک نگاهی انداخت ، تنم لرزید...

گفت : کبریتهایم را نخریدند!

سالهاست تن می فروشم!

می خری؟؟؟

  جملات عاشقانه و زيبا همراه عكس های رمانتیک

 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:19 | |







حکایت رفاقت من و تو

حکایت رفاقت من و تو،
حکایت قهوه ایست که امروز  

به یاد تو تلخ تلخ نوشیدم!
که با هر جرعه بسیار اندیشیدم،
 

 

که این طعم را دوست دارم یا نه؟
وآنقدر گیر کردم بین 

 

دوست داشتن و نداشتن،
که انتظار تمام شدنش را نداشتم!
 

 

و تمام که شد فهمیدم باز هم قهوه میخواهم،
حتی تلخ تلخ

 

کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 16:55 | |







میخواهم رها شوم

 میخواهم رها شوم تا به یاد بیاورم همه قفس ها پوسیدنی اند و لاجرم پرنده هزار نقش زندگی از قفس پولادینی که از آرزوها برایش ساخته ام خواهد گریختکارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 16:39 | |







هنوز هم فراموشت نـکرده ام

هنوز هم فراموشت نـکرده ام بـا این که فراموش شده ام

هنوز هم صدایت را می شنوم بـا اینکه صــدایم نـکرده ای

هنوز هم همه جا می بینمت با اینکه به دیدنم نیامده ای

هنوز هم با عشـق تو پا برجـام بـا اینکه خـودت را زیــر پا عــشق دیــگری شــکسـته ای

هنوز هم همان طور مقدس دوست دارم با اینکه زندگی خود را داری به تباهی می کشانی

هنوز هم چشمانی به اشتیاق نگاهت منتظرند با اینکه چشم برچشم دیگری دوخته ای

هنوز هم دلواپس دلنگرانی های توام با اینکه از همه آدمها بریده ای

به هزاران شادی نفروشم غم پنهان  تو را
کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 16:35 | |







آن لحظه ها همیشگی نبود

کارت پستال درخواستی طراحان

 

آن لحظه ها همیشگی نبود ، عشق تو در قلبم ماندنی نبود

بودنت در کنارم تکرار نشدنی بود

آری عشـق های این زمانه همین است ، زود می آید و زود میگذرد

تا عشـق تو آمد در قلبم ، تو رفتی ، تا آمدم بگویم نرو ، رفته بـودی

تا خواستم فراموشت کنم خودم را فراموش کردم

همیشه کسی بود که به درد دلهایم گوش میکرد

همیشه کسی بود که اشکهایم را از گونه هایم پاک میکرد

اینک من مانـده ام و تنهایی ، ای یـار بی وفـای من کجـایی

 

یادی از من نمیکنی ، بی وفاتر از بی وفایی ، بی احساس تر از تنهایی

دیگر نمی خواهم همیـشه مثـل گذشـته باشـم ، می خواهم آزاد باشم

می خواهم دائما پیش خودم بگویم که تا به حال کسی مثل تو را در قلبم نداشتم


[+] نوشته شده توسط حجت در 16:29 | |







مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟
دختر گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لبخندی زد و گفت :با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می خرم تا آن را به مادرت بدهی.
وقتی از گل فروشی خارج می شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت نه ، تا قبر مادرم راهی نیست!
مرد دیگرنمی توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد.
شکسپیر می گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!

 

کارت پستال درخواستی طراحان

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:17 | |







آنقدر

آنقدرپیش اینو آن از خوبیهایش گفتم که وقتی سراغش را میگیرندشرم دارم بگوییم تنهاییم گذاشت

 

 

کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 15:17 | |







در دلم اگر از عشق خبری نیست، که هست

در دلم اگر از عشق خبری نیست، که هست

مهربانی به تمام نگه تو در دل من باقیست

فاصله این دل من از دل تو به اندازه یک لبخند است

لب من بر لب تو خنده کنان می رقصند

این همه شور و شعف را تو نگیر از دل من

چه نگرانی دل من ارام باش

می رسد هر لحظه خبری از دل او

چه نگرانی دل من اخم نکن

مینشیند نقش نقاش زبر دست دلش

بر لب سرخ پر آتش دانش


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:8 | |







تو را دوست می دارم

کارت پستال درخواستی طراحان

تو را دوست می دارم٬نمی دانم چرا٬

شاید این طبیعت ساده و بی آلایش من٬

حد و مرزی برای دوست داشتن نمی شناسد.

ولی سخت در این مکتوب فرو نشسته ام

چه کسی مرا دوست می دارد؟

ای فرشته نازل شده بر چشمانم٬

ای شقایق زندگی ام٬

ای تنها ستاره آسمان قلبم٬

ای زیباترین زیباییهای محبت٬

ای بهانه شبهایم٬

ای تنها نیاز زنده بودنم٬

ای آغاز روز بودنم٬

ای نیمه پنهان من٬

و تو ای معشوق من٬

تو را با تمام وجود

 

  دوست دارم و   می پرستم.

 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:42 | |







در این شبهای

در این شبهای دلتنگی که غم با من هم آغوشه

به جز اندوه و تنهایی کسی با من نمی جوشه

کسی حالم نمی پرسه کسی دردم نمی دونه

نه هم درد و هم آوایی با من یک دل نمی خونه

از این سرگشتگی بیزارم و بیزار

ولی راه فراری نیست از این دیوار

برای این لب تشنه دریغا قطره آبی بود

برای خسته چشم من دریغا جای خوابی بود

در این سرداب ظلمت نور راهی بود

در این اندوه غربت سرپناهی بود

شب پر درد و من از غصّه ها دلسرد

کجا پیدا کنم دلسوخته ای هم درد

اسیر صد بیابان وَهم و اندوهم

مرا پا در دل و سنگین تر از کوهم

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:32 | |







چیکار کردی

 

 

چیکار کردی کجا رفتی گذاشتی تنهام 

 

من موندمو تنهایی ها جاش خالیه نفسهات 

دارم مرور می کنم خاطرات قدیم رو

جات خالیه چه جورم یادت رفت تو دلم رو

 

 

صف کشیده تو روبه روم خاطرات قشنگت 

 

دست کشیدی از دلمو رفتی پیش عزیزت

اشکال نداره که الهی عشق بد نبینی

من رفتم از خاطره هات عشق منو ندیدی

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:39 | |







یادته میگفتی هیچوقت نمیخوام اشكات بریزه ؟

قطره های روی گونت همیشه واسم عزیزه ..

حالا تو كجایی این بار ببینی دلم گرفته

ببینی نیستی چجوری زندگیم رو غم گرفته

قطره قطره دارم آب میشم و میسوزم و نیستی

هفته هفته ها میرن چشم به در میدوزم و نیستی

وقتی نیستی بی تو هر ثانیه از حسرت میمیره

یاد شونه های گرمت هیچوقت از یادم نمیره

منو خاطرات با تو بودن و هرشب بیداری

منو اون لحظه ای كه گفتی دیگه دوسم نداری

تو كه میدونستی یك لحظه نباشی من میمیرم

چرا تو میری و دستامو توی حسرت میذاری

قطره قطره دارم آب میشم و میسوزم و نیستی

هفته هفته ها میرن چشم به در میدوزم و نیستی

 

کارت پستال درخواستی طراحان



[+] نوشته شده توسط حجت در 13:6 | |







فقط

فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است.کافیست دلت "گیر"باشد


[+] نوشته شده توسط حجت در 15:19 | |







دوستت دارم

دوستت دارم به آن اندازه اي که عاشقم ، عاشق يک عاشق واقعي ، عاشق تو
عاشقي که براي رسيدن به تو لحظه شماري ميکند ،به عشق اين لحظه هاي انتظار دوستت دارم
به اندازه تمام لحظه هاي زندگي ام تا آخر عمرم عاشقم ،
به عشق اينکه تو را تا آخرين نفس دارم ، دوستت دارم
به عشق اينکه گاهي با تو و گهگاهي به ياد تو در زير باران قدم ميزنم عاشق بارانم
به عشق آمدن باران و به اندازه تمام قطره هاي باران دوستت دارم
به عشق تو به آسمان پر ستاره خيره ميشوم ،به اندازه تمام ستاره هاي آسمان دوستت دارم
به عشق ديدن تو بي قرارم ، تا تو را دارم هيچ غمي جز غم دلتنگي ات در دل ندارم،
به اندازه تمام لحظه هاي بيقراري و دلتنگي دوستت دارم
من که عاشق چشمهايت هستم ، عاشق گرفتن دستهاي مهربانت هستم ،
به عشق نگاه به آن چشمهاي زيبايت دوستت دارم
لحظه هاي عاشقي با تو چقدر شيرين است ، آنگاه که با تو هستم يک لحظه تنها ماندن نفسگير است.
به شيريني لحظه هاي عاشقي دوستت دارمکارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:16 | |







خاطراتت

خاطراتت رو میسپرم به خاک

چون جایش زیر خاک امن است

خاطراتت را میسپرم به باد

چون باد خاطراتت رو میبره به دورترین نقطه دنیا،دور از اینجا

خاطرم با خاطراتت،درگیر خاطره هایی میشن که عذابم میدن

 

کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:9 | |







از کسی

از کسی که دلش گرفته نپرس چرا

آدم ها وقتی نمیتوانند دلیل ناراحتی شان را

بیان کنند دلشان میگیرد

کاش هرگز نمیپرسیدچرادلت گرفته 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:1 | |







گاهی دلت میخواد

گاهی دلت میخواد همه بغضات از تو نگاهت خونده بشه که جسارت گفتن کلمه هارو نداری...

ما یه نگاه تحویل می گیری که و یه جمله مثل : چیزی شده؟؟!

ونجاست که بغضتو با یه لیوان سکوت سر می کشی 

و با لبخند میگی: نه هیچیــــــــــــــــــ....

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 18:2 | |







ماهایی که دیگه نه

ماهایی که دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشیم
نه کسی از کنارمون بره حوصله داریم نازشو بخریم که برگرده..
ماها آدمای بی احساسی نیستیم
ماها بی معرفت و نا مردم نیستیم
یه زمانی یه کسایی وارد زندگیمون شدن
که یه سری بــــاورامون و از بین بـــردن

 

کارت پستال درخواستی طراحان


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:6 | |







دلخوري از بغض پري ميفهمم

 دلخوري از بغض پري ميفهمم
ناراحتي غصه داري ميفهمم
دلواپس فرداي با من بودني
دلگيري از من اما درگير مني
داري دل ميزني دل ميکني تو کم کم
من بهت حق ميدم من حالتو ميفهمم
داري دل ميزني دل ميکني تو کم کم
من بهت حق ميدم من حالتو ميفهمم
نبض احساستو ميگيرمو حالت خوش نيست
ايندفعه نيت من خيره تو فالت خوش نيست
دارم ميبازمت اي داد بي داد
خودم کردم که لعنت بر خودم باد
دارم ميبازم اي داد بي داد
خودم کردم که لعنت بر خودم باد

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:16 | |







به خودت می آیی،

به خودت می آیی،

یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،

نه دستی که شانه هایت را بگیرد،

نه صدای که قشنگ تر از باد باشد...

تنهایی یعنی این

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:1 | |