نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





شاید اگر عاشق شوم روزی مرا ترکم کنی

Love Card Postal, Love Postal Card, Pic Love, دنیای عكس, عشق قهوه ای, عشق های واقعی, عكس جدید, عكس عاشقانه, عكس های عاشقانه, عكس های عاشقانه جدید, عکس Love, عکس جالب, ع�

شاید اگر عاشق شوم روزی مرا ترکم کنی

 

می ترسم از روزی که تو محکوم بر مرگم کنی

 

شاید تو عاشق باشی و عاشق تر از پیشم کنی

 

یا نه مرا مرا شیدا کنی بیگانه از خویشم کنی

 

با این سکوت تلخ خود دل را به هر سویی مبر

 

شاید تو هم عاشق شوی دل را به تنهاییی مبر

 

با یاد چشم مست تو صد باره عاشق می شوم

 

این بار عاشق تر منم رنگ شقایق می شوم

 

با آنکه با عشقت دلم افسانه شد دیوانه شد

 

با درد تو روز و شبش افسون یک پیمانه شد

 

عشق تو را در قلب خود هر لحظه پیدا می کنم

 

با عطر و بوی یاس عشق دل را هویدا می کنم

 

با یاد تو هر لحظه غم آتش به جانم می زند

 

انگار چشم مست تو زخم زبانم می زند

 

عاشق منم شیدا منم سرمایه ی سودا منم

 

رسوا منم آواره ی تنهای بی فردا منم

 

دیوانه بودم روز و شب از عشق جان فرسای تو

          

این است تقدیر من و این گونه دل شیدای توست

[+] نوشته شده توسط حجت در 9:45 | |







درتنهايي خود لحظه ها را برايت گريه كردم


درتنهايي خود لحظه ها را برايت گريه كردم
 
در بي كسيم براي تو كه همه كسم بودي گريه كردم
 
در حال خنديدن بودم كه به ياد خنده هاي سرد و تلخت گريه كردم
 
در حين دويدن در كوچه هاي زندگي بودم كه ناگاه به ياد لحظه هايي كه بودي و اكنون نيستي ايستادم و آرام گريه كردم
ولي اكنون مي خندم آري ميخندم به تمام لحظه هاي بچگانه اي كه به خاطرت اشك هايم را قرباني كردم
 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:45 | |







شاعر و فرشته

Love Card Postal, Love Postal Card, Pic Love, دنیای عكس, عشق قهوه ای, عشق های واقعی, عكس جدید, عكس عاشقانه, عكس های عاشقانه, عكس های عاشقانه جدید, عکس Love, عکس جالب, ع�

 

شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند.

فرشته پری به شاعر داد و شاعر ، شعری به فرشته.

شاعر پر فرشته را لای دفتر شعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت

و فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت.

خدا گفت : دیگر تمام شد.

دیگر زندگی برای هر دوتان دشوار می شود.

زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود، زمین برایش کوچک است

و فرشته ای که مزه عشق را بچشد، آسمان برایش تنگ

   

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:43 | |







شاد بودن هنر است

Love Card Postal, Love Postal Card, Pic Love, دنیای عكس, عشق قهوه ای, عشق های واقعی, عكس جدید, عكس عاشقانه, عكس های عاشقانه, عكس های عاشقانه جدید, عکس Love, عکس جالب, ع�

شاد بودن هنر است

 شاد کردن هنری والاتر

گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد

 زندگی صحنه ی یکتای هنرمندیِ ماست

 هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:36 | |







میگی

 

میگی گل را دوست دارم ولی می چینیش

میگی بارون دوست دارم ولی با چتر میری زیرش

میگی پرنده رو دوست دارم ولی توقفس میزاریش

چه جوری میتئنم نترسم وفقی میگی دوست دارم؟؟؟

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:28 | |







کاش قلبم درد تنهايي نداشت

کاش قلبم درد تنهايي نداشت
چهره ام هرگز پريشاني نداشت
کاش برگهاي اخر تقويم عشق
حرفي از يک روزه باراني نداشت
کاش ميشد راه سخت عشق را
بي خطر پيمود و قرباني نداشت

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:16 | |







در خیال پنجره اینگونه قابت می کنم


در خیال پنجره اینگونه قابت می کنم

با محبت ای عزیز عشق خطابت می کنم

می نشینم روبه رویت با تمام خستگی

ساده اما عاشقانه انتخابت می کنم 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:13 | |







خدا مارو برای هم نمی خواست

خدا مارو برای هم نمی خواست

فقط می خواست همو فهمیده باشیم

بدونیم نیمه ی ما مال ما نیست

فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم

تموم لحظه های این تب تلخ

خدا از حسرت ما با خبر بود

خودش مارو برای هم نمی خواست

خودت دیدی دعامون بی اثر بود

چه سخته مال هم باشیمو بی هم

می بینم میری و می بینی میرم

نه میشه زنده باشم نه بمیرم

نمی گم دلخور از تقدیرم اما

تو می دونی چقدر دلگیره این عشق

فقط چون دیر باید می رسیدیم

داره رو دست ما می میره این عشق

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 9:13 | |







مرا ببخش اگر هنوز زنده ام !

کارت پستال های عاشقانه

 

مرا ببخش اگر هنوز زنده ام !

 


گفته بودم بی‌ تو هرگز !

بی تو خواهم مرد روزی . . .

تو رفتی‌ و . . .

مرا ببخش اگر هنوز زنده ام !

پس از تو تیره شد تمام روزگار من

و گریه کرد آسمان به حال و روز زار من

تمام هستی ام خراب شد

دلم برای دیدنت چه شاعرانه آب شد !

ولی چه سود !

رفتنت مجال آمدن نداشت

زمان گذشت سالها . . .

مرا ببخش اگر هنوز زنده ام !

حقیقت است نازنین

کمی برای زندگی دلم دوباره لک زده . . .

جوانی ام به پای تو تباه شد

ولی کنون:

ببین مرا بدون تو

چه دلخوشم به بازی ستاره ها !

نگاه کن درون قلب من

دوباره سبز شد جوانه ها

مرا ببخش اگر هنوز زنده ام !

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:32 | |







خداحافظی


خداحافظی

 

اومدم خداحافظی دیگه دارم میرم سفر

دوست نداشتم بمونی از حال و روزم بی خبر

 

اومدم بهت بگم که چشم به راه من نمون

دیگه آخرین دفعه ست پا میزارم تو خونه تون

 

واسه من گریه نکن سیاه نپوش پشت سرم

شاید اینجوری بتونم تو رو از یاد ببرم

 

واسه بدرقه م نیا چیزی نگو حرفی نزن

میدونم سخته برات دیدن من توی کفن

 

اینجوری نگام نکن ازت خجالت میکشم

دوست نداشتم که یه خط روی رفاقت بکشم

 

بگو بخشیدی منو که باید از پیشت برم

چه ببخشی چه نبخشی آخرش مسافرم

 

من دارم میرم از اینجا نگران من نباش

آخ نفسم بند اومده خونه سنگینه هواش

 

اینو یادت بمونه رفتنی ها باید برن

حالا نوبت منه فرشته ها منتظرن

 

کارت پستال های عاشقانه

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:29 | |







من از تو دل نمیکنم


من از تو دل نمیکنم

 

 

حرف آخر دلم تنها تویی صدای من

تنها دلیل بودنم فقط تویی هوای من

 

سکوت رو میسپارم به شب تا با تو از نو زنده شم

هواتو کرده این دلم تو نیستی بی تابت میشم

 

من از تو دل نمیکنم اینو خودت خوب میدونی

نزار بگم دوستت دارم اینو تو چشمام میخونی

 

من عاشق عشق توام عاشق اون ناز نگات

میخوام پر از ستاره شه سیاهی رنگ شبات

 

یکم به من خیره بشو شاید منو یادت بیاد

من همونم که هستیشو پای دوتا چشم تو داد

 

من همونم که تو شبات همدم آهت میشدم

سنگ صبور غصه ها چراغ راهت میشدم

 

کوه غمت رو دوش من خاطره هات جلو چشام

به پای تو شکستم و میگذرم از تو قصه هام

 

حرفی نمونده تو دلم بغضی نشسته تو گلوم

درد دلام باشه واسه وقتی نشستی روبروم

 

عکس های عاشقانه (5)

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:27 | |







اگه به خاطرم دلت از خدا بی خبر شده

اگه به خاطرم دلت از خدا بی خبر شده

اگه وجودم واسه تو مشکل و دردسر شده

 

باشه میرم از پیش تو میرم تا قاب پنجره

بدون تو توی دلم همیشه جای خنجره

 

اگه نگاهم این روزا سرده مثل دستهای تو

اگه سیاهه روز من درست مثل شبهای تو

 

اگه وجودم مثل کابوس توی تنهایی هات

اگه با بودن من جاری اشک های تو

 

این مشکلو همین روزا با مردنم حل میکنم

توی جهنمم یه جور با غصه هام سر میکنم

 

خدا کنه بدون من قلب تو سر به راه بشه

مثل دل کبوترا تو آسمون رها بشه

 

دیگه تموم غصه هام به گریه عادت میکنن

خودمو از غربت این زمونه راحت میکنم

 

باشه گلم غصه نخور میرم به دیدن خدا

بهتره از اینجا برم قلبها باشن از هم جدا

 

عکس های عاشقانه از پرندگان

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:23 | |







باز در چهره خاموش خیال

 

باز در چهره خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و در غربت دل
حسرت بوسه هستی سوزت
باز من ماندم و یك مشت هوس
باز من ماندم و یك مشت امید
یاد آن پرتو سوزنده عشق
كه ز چشمت به دل من تابید
باز در خلوت من دست خیال
صورت شاد ترا نقش نمود
بر لبانت هوس مستی ریخت
در نگاهت عطش طوفان بود
یاد آن شب كه ترا دیدم و گفت
دل من با دلت افسانه عشق
چشم من دید در آن چشم سیاه
نگهی تشنه و دیوانه عشق
یاد آن بوسه كه هنگام وداع
بر لبم شعله حسرت افروخت
یاد آن خنده بیرنگ و خموش
كه سراپای وجودم را سوخت
رفتی و در دل من ماند به جای
عشقی آلوده به نومیدی و درد
نگهی گمشده در پرده اشك
حسرتی یخ زده در خنده سرد
آه اگر باز بسویم آیی
دیگر از كف ندهم آسانت
ترسم این شعله سوزنده عشق
آخر آتش فكند بر جانت

 

عکس های فانتزی زیبا و دیدنی با موضوع سمفونی زدن

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:21 | |







در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست

مست از می و می‏خواران از نرگس مستش مست

در نعل سمند او شكل مه نو پیدا

و ز قد بلند او بالای صنوبر پست

آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست

و ز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست

شمع دل دمسازم بنشست چون او برخاست

و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست

گر غالیه خوش‌بو شد در گیسوی او پیچید

ور وسمه كمانكش گشت در ابروی او پیوست

باز آی كه باز آید عمر شده‌ی حافظ

هـر چنـد كه ناید باز تیری كه بشد از شسـت

 

عکس های فانتزی زیبا و دیدنی با موضوع سمفونی زدن

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:21 | |







اگر ماه بودم به هرجا که بودم

اگر ماه بودم به هرجا که بودم

سراغ تورا از خدا می گرفتم

وگر سنگ بودم به هرجا که بودی

سر رهگذار تو جا می گرفتم

اگر ماه بودی به صد ناز شاید

شبی بر لب بام من می نشستی

وگر سنگ بودی به هرجا که بودم

مرا می شکستی مرا میشکستی

 

عکس های فانتزی زیبا و دیدنی با موضوع سمفونی زدن

 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 22:19 | |







در این بن بست...

گالری عکس عاشقانه

در این بن بست...
دهانت را می بویند
مبادا که گفته باشی "دوستت دارم"
دلت را می بویند
روزگار غریبی ست،نازنین!
و عشق را
کنار تیرک راهبند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در این بن بست کج و پیچ و سرما
آتش را
به سوختبار سرود و شعر
فروزان می دارند.
به اندشیدن خطر مکن.
روزگار غریبی ست،نازنین!
آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است.
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک قصابانند
بر گذرگاه ها
مستقر.
با کنده و ساطوری خون آلود
روزگار غریبی ست،نازنین!
و تبسم را بر لب جراحی می کنند
و ترانه را
بر دهان.
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
کباب قناری
بر آتش سوسن ویاس
روزگار غریبی ست نازنین!
ابلیس پیروز مست
سور عزای ما را بر سفره نشسته است
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد.

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:58 | |







با غرور بی دلیلت منو آزار نده

 

 نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus

 



[+] نوشته شده توسط حجت در 21:57 | |







گفتی کمی از آشنایی بگویم با تو

گفتی کمی از آشنایی بگویم با تو !! که بدانی کیست این آدم ... این آدم همان آدمیست که در بهشت سیب را خورد ... ساعت را ببین زمان زیادی گذشته از آن روز ها ... شمع را فوت کردی که تاریک شود ... نبینم !! می گما !!! در هزاره سوم سیب را حوا خورد ... این سیب سبز به آن سیب سرخ در ...

 

 

نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:56 | |







در كنج دلم عشق

در كنج دلم عشق كسی خانه ندارد

كس جای در این منزل ویرانه ندارد

دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد

كس تاب نگهداری دیوانه ندارد

 

 

نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:56 | |







دلم را سپردم به بنگاه دنیا


دلم را سپردم به بنگاه دنیا

و هی آگهی دادم اینجا و آنجا

و هر روز برای دلم مشتری آمد و رفت

و هی این و آن

سرسری آمد و رفت

ولی هیچکس واقعاً

اتاق دلم را تماشا نکرد

دلم قفل بود

کسی قفل قلب مرا وا نکرد.

یکی گفت: چرا این اتاق پر از دود و آه است

یکی گفت چه دیوارهایش سیاه است


نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:54 | |







دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را

دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را

در انحصار قطره های اشک نبینم

و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد

دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم

و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم

دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد

همیشه از حرارت عشق گرم باشد

و تو برایم دعا کن دستهایم را هیچگاه در دستی بجز دست تو گره ندهم

من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند

برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم

که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند

من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند

و بدان در آسمان زندگیم تو تنها خورشیدی

پس برایم دعا کن ، دعا کن که خورشید آسمان زندگیم هیچگاه غروب نکند

 

نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:53 | |







حسرت

حسرت دیده بی تاب تو بیمارم کرد
آن نگاه نگرانت دل تبدار مرا خوابم کرد
بی جهت نیست که مست رخ زیبای تو ام
لب گلگون تو در دشت خزان آبم کرد
مستی ام جام نگاهی ز افق های تو بود
آه ،آن صورت مهتاب تو در خوابم کرد
شهر را از تب بیماری من جایی نیست
راه گم کرده به دنبال تو آواره و ویرانم گرد
اشکم از دیده به گرمای نفسهای تو بود
جام اندوه تو مر همره و همرام کرد

 

 

نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:40 | |







گذشت لحظه های با تو بودن

گذشت لحظه های با تو بودن
و در پاییز عشقمان
نامی از دوست داشتن باقی نماند
چقدر زودگذر بود قصه من و تو
و در آنروز که دست بی رحم تقدیر
درو کرد گندمزار دلهایمان را
و تهی شد همه جا از عطر گل عشق
و در کوچ پرنده های غمگین
در آن کویر آرزو
شاعری دل شکسته و تنها
می نوشت شعری به یاد با هم بودن ها
شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها
قطره اشکی به یاد همه خاطره ها ....

 

نقاشی های فوق العاده زیبا و رمانتیک اثر Keyceeus

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:27 | |







تنها سکوت بود که می دانست


 

 


 

تنها سکوت بود که می دانست؛

که روح زخمی او،

درد می کند

تنها

سکوت

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:5 | |







گفت دانایی که: گرگی خیره سر،


گفت دانایی که: گرگی خیره سر،

هست پنهان در نهاد هر بشر!

لاجرم جاری است پیکاری سترگ

روز و شب، مابین این انسان و گرگ

زور بازو چاره ی این گرگ نیست

صاحب اندیشه داند چاره چیست

ای بسا انسان رنجور پریش

سخت پیچیده گلوی گرگ خویش

وی بسا زور آفرین مرد دلیر

هست در چنگال گرگ خود اسیر













هر که گرگش را در اندازد به خاک

رفته رفته می شود انسان پاک

وآن که با گرگش مدارا می کند

خلق و خوی گرگ پیدا می کند

در جوانی جان گرگت را بگیر!

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

روز پیری، گر که باشی هم چو شیر

ناتوانی در مصاف گرگ پیر

مردمان گرگ  یکدگر را می درند

گرگ هاشان رهنما و رهبرند

اینکه انسان هست این سان دردمند

گرگ ها فرمانروایی می کنند

وآن ستمکاران که با هم محرم اند

گرگ هاشان آشنایان هم اند

گرگ ها همراه و انسان ها غریب

با که باید گفت این حال عجیب؟…


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:4 | |



صفحه قبل 1 ... 83 84 85 86 87 ... 112 صفحه بعد