نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





من را به غیر عشق به نامی صدا نکن

من را به غیر عشق به نامی صدا نکن

غم را دوباره وارد این ماجرا نکن

بیهوده پشت پا به غزلهای من نزن

با خاطرات خوب من اینگونه تا نکن

موهات را ببند دلم را تکان نده

در من دوباره فتنه و بلوا به پا نکن

من در کنار توست اگر چشم وا کنی

خود را اسیر پیچ و خم جاده ها نکن

بگذار شهر سرخوش زیبائیت شود

تنها به وصف آینه ها اکتفا نکن

امشب برای ماندنمان استخاره کن

اما به آیه های بدش اعتنا نکن...

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:55 | |







گل مــی کنـــد به باغ نگـاهت جـوانیم


گل مــی کنـــد به باغ نگـاهت جـوانیم

وقــتی بروی دامـــن خـــود می نشانیم

داغ جنون قـــطره ی اشــکم به چشم تو

هر چند از دو چـشم خودت می چکانیم

مـن عابـــر شــکســته دل خـلوت تو ام

تا بیـکران چشــم خـــودت مــی کشانیم

یک مشـت بغض یخ زده تفسیر می کند

انـــــدوه و درد غربــت بــی همــزبانیم

وقــتی پـرید رنگ تو از پشت قصه ها

تصــویر شد نهـــایت رنـــگــین کـمانیم

تو، آن گلی که می شــکفی در خیال من

پُر می شود زعطر خوشــت زنــدگانیم

در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم

سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم

زیــبـــاترین ردیف غـــزلهای من توئی

ای یـــــار ســــرو قـــامت ابـرو کمانیم

حـــالا بیـــا و غــربت ما را مرور کن

ای یــــادگــــــار وســعت سبـز جوانیم

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:53 | |







روزهای هفته


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:50 | |







ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم

ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم

جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم

عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است

کار بد مصلحت آن اسـت که مطلق نکنیم

رقم مغلطه بر دفتـر دانـش نزنیم

سر حق بر ورق شـعبده ملحق نکنیم

شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد

التفاتـش به می صـاف مروق نکنیم

خوش برانیم جهان در نظر راهروان

فکر اسـب سیه و زین مغرق نکنیم

آسمان کشـتی ارباب هنر می‌شکند

تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم

گر بدی گفت حسـودی و رفیقی رنجید

گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم

حافظ ار خصـم خطا گفت نگیریم بر او

ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم.

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 19:43 | |







لحظه خدافظی به سینه ام فشردمت

 لحظه خدافظی به سینه ام فشردمت
اشک چشمام جاری شد دست خدا سپردمت
دل من راضی نبود به این جدایی نازنین
عزیزم من و ببخش اگه یه وقت آزردمت
گفتی به من غصه نخور می رم و برمی گردم
همسفر پرستوها می شم و بر می گردم
گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی
گفتی تا چشم هم بزنی میرم و بر می گردم

عزیز رفته سفر کی برمی گردی
چشمونم مونده به در کی برمی گردی
رفتی و رفت از چشام نور دو دیده
ای زحالم بی خبر کی برمی گردی

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:30 | |







سلام،به تو سلام می دهم

سلام،به تو سلام می دهم و با تو سخن می گویم، اما چگونه با تو حرف بزنم؟ در حالی که به گفته هایت پشت کرده ام؟ چگونه در اقیانوس عشقت غوطه خورم در حالی که در قلب کویرم؟ چگونه شمیم با تو بودن را استشمام کنم در حالی که در مزبله مادیات جان می سپارم؟ من با تو چه بگویم؟ چه دارم که بگویم؟ حال قلبم در کلام نمی گنجد، و در وصف نمی آید، سخن از بیان درونم عاجز است. دلم شهپر عشق در آورد و قاف تا قاف جهان را گشت ولی دلپذیر تر از قله قاف تو جایی نیافت. تو ای پرواز پروازم! تو ای اوج نیازم! تو ای پای رفتنم! تو ای دلیل بودنم! تو ای کلام گفتارم! تو ای منظر دیدارم! تو ای همه هستی ام! تو ای شراب مستی ام! بیا که اسیر در زمینم، خشکیده در جایم، نیستم، گنگم، نابینا و هوشیارم! دل، رفت و دید و عاشق شد، اما تن نمی رود، می رنجاند، می آزارد. خدایا!  یاری ام کن.

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:30 | |







من همه سعی ام و کردم

من همه سعی ام و کردم، که دیگه تورو نخوام
که مث خودت بشم، مهم نباشی تو برام
به تو قول دادم دیگه، حتی بهت فکر نکنم
با خودم قرار گذاشتم، دیگه دیدنت نیام
اما انگار نمیشه، من که نمیشه باورم
واسه داشتنت هنوز از همه دیوونه ترم

اما انگار نمیشه، دلم فقط تورو می خواد
نمی تونه با غم نبودنت کنار بیاد
هنوزم تو خواهش تو داره می سوزه تنم
نتونستم به نداشتن تو عادت بکنم...

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:29 | |







گناهی ندارم ولی قسمت اینه

گناهی ندارم ولی قسمت اینه که چشمای کورم به راهت بشینه
برای دل من واسه جسم خستم منی که غرور و تو چشمات شکستم

سر از کار چشمات کسی در نیاورد که هر کی تو رو خواست یه روزی بد آورد
برای دل من واسه جسم خستم منی که غرورو تو چشمات شکستم

واسه من که برعکسه کار زمونه یکی نیست که قدره دلــــم رو بدونه
گناهی ندارم ولی قسمت اینه که چشمای کورم به راهت بشینه

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:28 | |







گریه کن تو می تونی

گریه کن تو می تونی پیش اون نمی مونی اون دیگه رفته بسه تمومش کن
گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته تو دل یکی دیگه نشسته تمومش کن
چشم به راه نشین اینجا می مونی دیگه تنها گریه نکن دیگه اون نمی آد خونه
دست بکش دیگه از اون طفلکی دل داغون اون دیگه خوشه فکر نکن حالت و می دونه
تنها می مونی آخه این و میدونی مثل اون پیدا نمی شه
اشکات می ریزه آخه اون واست عزیزه توی قلبته همیشه
یادش می افتی دلت آتیش میگیره میگی کاش برگرده پیشت
راهی نداری تو باید طاقت بیاری آخه میدونی نمیشه


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:26 | |







مثل اون لب های بسته که دیگه حرفی ندارم

مثل اون لب های بسته که دیگه حرفی ندارم
مثل این دست های بی جون که به هم پناه میارن
مثل اون خاطره ای که تو نگاه آینه مرده
مثل اون ترانه ای تورو یاد من آورده
خسته ام خسته ی خسته
خسته از ندیدن تو
چرا قسمتم نمی شه لحظه رسیدن تو

مثل قطره های بارون که تو چنگ ابر اسیرن
یا شقایق های تشنه که بدون آب می میرن
یا مث روزهای برفی که تن آفتاب و می خوان
مثل خاطرات کهنه  که به یاد تو نم یاد
خسته ام خسته ی خسته
خسته از ندیدن تو
چرا قسمتم نمی شه

لحظه رسیدن تو

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:25 | |







هر یه دقیقه ای که میگذره برام قدر یه ساله

هر یه دقیقه ای که میگذره برام قدر یه ساله
گذشتن از تو و جدایی از چشمات برام محاله
میمیرم از غمت که با تو رفتنت گذاشتی تو دلم
نیستی ولی هنوز میبینمت تورو همش مقابلم

این لحظه های تلخ پس کی تموم میشن
کی مهربون میشی کی میرسی به من؟
این لحظه های تلخ پس کی تموم میشن
کی مهربون میشی کی میرسی به من؟
هر یه دقیقه ای که بی تو رد میشه مرگ آور برام
سخت برای تو باور اینکه من چقدر تورو میخوام
هر یه دقیقه ای که بی تو رد میشه پر از مصیبته
کز میکنم همه اش یه گوشه و چشمام خیره به ساعته

نیستی، نیستی.....

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:24 | |







دلم گرفته ای خدا دنیا برام یه زندونه

دلم گرفته ای خدا دنیا برام یه زندونه
ببین تو این دنیای تو کسی با من نمی مونه

می خوام بگم خسته شدم از این همه غریبه ها
چرا نمی شه من بیام پیشه تو ای خدا خدا


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:22 | |







یه روزی از همین روزا میرم یه جای بی نشون

یه روزی از همین روزا میرم یه جای بی نشون
یه جا که پیدام نکنی بشی واسم بلای جون
تو می دونی دستای تو سرده بدون دست من
باید که از اینجا برم تا نبینی شکست من
چشمای تو مونده به در با تنهایی ات سر می کنی
گاهی به یاده خنده هام گونه هاتو تر میکنی



[+] نوشته شده توسط حجت در 14:18 | |







یك پنجره برای دیدن

یك پنجره برای دیدن
یك پنجره برای شنیدن
یك پنجره كه مثل حلقه ی چاهی
در انتهای خود به قلب زمین می رسد
و باز می شود بسوی وسعت این مهربانی مكرر آبی رنگ
یك پنجره كه دست های كوچك تنهایی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های كریم
سرشار می كند و می شود از آنجا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان كرد
یك پنجره برای من كافیست


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:16 | |







به دنبال کسی باش

به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت

کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند


[+] نوشته شده توسط حجت در 14:14 | |







بزرگی و شان انسان

بزرگی و شان انسان
در بزرگی و شان آرزوهایش
در عظمت عشقش ، در والایی ازرش هایش
در شادی و سرور تقسیم شده اش نهفته است.
بزرگی و شان انسان
در ارزش تجسم یافته اش
در چشمه هایی که روحش در آن سیراب می شود
و در بینشی که بدان دست یافته ، نهفته است.
بزرگی و شان انسان
در بزرگی و شان حقیقتی ست که بر لبان جاری می سازد،
در یاری و مساعدتی که بذل می کند
در مقصدی که می جوید،
در چگونه زیستن او نهفته است!!!

 




[+] نوشته شده توسط حجت در 14:11 | |







تنها

تنها
غمگین
نشسته با ماه
در خلوت ساکت شبانگاه
اشکی به رخم دوید ناگاه
روی تو شکفت در سرشکم
دیدم که هنوز عاشقم آه


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:44 | |







به سلامتي چشماي مهربونت كه دلم را برده

عکس های عاشقانه با متن متن فارسی | www.pixbaran.com

به سلامتي چشماي مهربونت كه دلم را برده

به سلامتي خنده‌هاي شيرينت كه منو اسيرت كرده

به سلامتي عشق و احترامي كه بين ماست

به سلامتي محبتي كه در قلب توست

و به سلامتي تو... كه از دنيا برام عزيزتري

به سلامتي...

به سلامتي دلتنگي كه تمام ثانيه‌هامو لمس مي‌كنه

به سلامتي درد دوري و عاشقي

به سلامتي غرورت، به سلامتي شوقم

به سلامتي هرچيز كه منو ياد تو مي‌اندازه، حتي غم دوريت

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:43 | |







عشق تنها براي يک بار

عشق تنها براي يک بار مي ايد و براي تمام عمرش مي ايد عشق همان بود که به تو ورزيدم حقيقتا همان يک بار حقيقتا همان يک بار و از بس بدان اويختم تا هميشه همه ي زندگي ام با ان بيش خواهد رفت بس تا هميشه     عا شقت مي مانم


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:42 | |







یک سبد بابونه از من

یک سبد بابونه از من، دشت و صحرا مال تو
نسترن، مریم همه گلهای زیبا مال تو


شهر در خواب، آسمان آرام و دل لبریز عشق
راستی از شب نگفتم، مال من یا مال تو؟


من به کهنه خاطرات تلخ و شیرین دل خوشم
لحظه های روشن و سر سبز فردا مال تو

یک نگاه بی ریا و ساده از تو سهم من
مهربانی، عاطفه، جان و دل من مال تو...

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:40 | |







روز اول گل سرخي

روز اول گل سرخي برام اوردي گفتي براي هميشه دوستت دارم روز دوم گل زردي برايم اوردي گفتي دوستت ندارم روز سوم گل سفيدي برايم اوردي و سر قبرم گذاشتي و گفتي منو ببخش فقط يه شوخي بود

هميشه به من مي گفت زندگي وحشتناک است ولي يادش رفته بود که به من مي گفت تو زندگي من هستي روزي از روزها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه خورشيد در اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا باراني بود و خورشيدي در اسمان معلوم نبود شبي از شبها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه ستاره هاي اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا ابري بود وستاره اي در اسمان نبود خواستم براي از دست دادنش قطره اي اشک بريزم ولي حيف تمام اشکهايم را براي بدست اوردنش از دست داده بودم

http://deborah.persiangig.com/127/ll.hoo.ir_lllllll_2.gif

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:39 | |







من بی پناهم تو بی گناهی

من بی پناهم تو بی گناهی

دل به تو دادم ، چه اشتباهی

از تو کشیدم شکل کبوتر

نقاشی ام رو بگذار و بگذر

تو این نبودی ، من بد کشیدم

آخه دلت رو هرگز ندیدم تو بی گناهی ،

من بی پناهم - ایمن بمانی از اشک و آهمدر خود گم شدم

تنها تر از غزل های بی کسم

و غمگین تر از روز گار کوچه ...

و قسم خوردم به آب

به باد

و به " روح عاصی آتش "

که در بعد نفس های تو پیدا شوم

حتی اگر زمین و زمان

به من یا به تو حسودی کنند ...

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:38 | |







گل اگر خار

www.3jokes.com - عکس، کلیپ، جوک، SMS 

گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود
 
اگر از بهر پرستو قفسی تنگ نبود
 
زندگی،عشق،اسارت،قهر،آشتی، همه بی معنا بود


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:34 | |







اگه

k9.jpg


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:33 | |







وقتي كسي

وقتي كسي رو دوست داري  حاضري جون فداش كني

 

حاضري دنيا رو بدي  فقط يك بار نگاهش كني

 

به خاطرش داد بزني  به خاطرش دروغ بگي

 

رو همه چيز خط بكشي  حتي رو برگه زندگي

 

وقتي كسي تو قلبته  حاضري دنيا بد باشه

 

فقط اوني كه عشقته عاشقي رو بلد باشه

 

قيده تمومه دنيا رو به خاطره اون ميزني

 

خيلي چيزا رو ميشكني تا دله اونو نشكني

 

حاضري بگذري از دوستايه امروز و قديم

 

اما صداشو بشنوي شب از ميون دو تا سيم

 

حاضري قلبه تو باشه پيشه چشايه اون گرو

 

فقط خدا نكرده اون يك وقت بهت نگه برو

 

حاضري حرفه قانون رو ساده بزاري زير پات

 

به حرفه اون گوش بديو به حرفه قلبه با وفات

 

وقتي بشينه به دلت از همه دنيا ميگذري

 

تولد دوبارته اسمشو وقتي ميبري

 

حاضري جونت رو بدي ، يه خار تويه دستشم نره

 

حتي يه ذره گردو خاك مبادا تو چشاش بره

 

وقتي كسي تو قلبته يك چيزه قيمتي داري

 

ديگه به چشمات نمياد اگر كه ثروتي داري

 

نزار كه از دستت بره اين گنجه خيلي قيمتي 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 13:32 | |



صفحه قبل 1 ... 74 75 76 77 78 ... 112 صفحه بعد