نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





الفبای عشق


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:43 | |







لطفا کسی به خوابم نیاید

لطفا کسی به خوابم نیاید

امشب را تا صبح

به کابوسهایم قول داده ام !

غم به هر جا که روم سر زده آید به دلم /

چه کنم خانه دل بر سر راه افتاده است . . .

ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی /

آتش به شب تار زدی خسته نباشی

ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی /

با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی . . .

نوشته های رو شن مهمان اولین موج  دریا هستند

حکاکی های روی سنگ مهمان همیشگی تاریخ اند

اما دوستان خوب ، حک شدگان رو قلبند ، و ماندگارانی جاویدان  . .

عکس های عاشقانه و احساسی

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:41 | |







تحمل کردن زیباست

تحمل کردن زیباست

اگر قرار باشد روزی به تو برسم

انتظار اسان است

اگر قرار باشد دوباره تو را ببینم

زندگی شیرین است

اگر قرار باشد مزه ی دستان تو را بچشم

مشکلات حل می شود

اگر قرار باشد روزی به پای تو بمیرم

لطفا فوتم نکن؛می خواهم در سینه ی تو تمام شوم

اشک ها همه به لبخند تبدیل می شود

اگر قرار باشد تو را یک بار ببوسم

و لبخند ها دوباره به اشک

فقط اگر ببینم خیال رفتن داری

زندگیم می سوزد اگر بفهمم روزی از من دل گیر شده ای

اما بدان دوستت دارم

از پشت این همه فاصله

از پشت این همه حرف

دوستت دارم

 

 

orkut scraps


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:39 | |







نمیدانم.......!؟

نمیدانم.......!؟

دلتنگی های شبانه ام را به دست كدوم باد بسپارم؟

آیا بادی هست برای دلتنگی های وقت و بی وقت این دل خسته....؟!!!

از فرط  ِ دلتنگی به باد بوسه می زنم ...

خیالــم تخت است می آورد هر جا که باشی

نمیدانم دلتنگی هایم را با كدام واژه به تصویر بكشم

یكی از همین روزها كه دلم بیشتر از هر وقتی بهانه ات را میگیرد

فقط می بینم كه جز دلتنگی چیز دیگري نیست.....

و من بی تو

من پر از دردم....

پر از سردی...

پر از تنهایی و دلتنگی.....

این روزها تنهاییم را بیشتر دوست دارم...!!!

خوب میدانم كه توی یكی از همین روزها كه پر از دلتنگی و بهانه هستم ...

پر خواهم كشید........

قصه ی زندگی من قصه ایست که متن آن وجود توست

و اتمامش نبود تو ..

·  بودنم را هیچ کس باور نداشت ..

هیچ کس کاری به کار من نداشت ..

بنویسید بعد مرگم روی سنگ .. با خطوطی نرم زیبا وقشنگ ..

آنکه خوابیده در این گور سرد .. بودنش را هیچ کس باور نکرد

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:36 | |







خداحافظ

خداحافظ نگو وقتی هنوز درگیر چشماتم

خداحافظ نگو وقتی تا هر جا باشی همراتم

تو اون گرمای خورشیدی که میره رو به خاموشی

نمیدونی چقدر سخته شب سرد فراموشی

شبی که کوله بارت رو میونه گریه میبستی

یه احساسی بهم میگفت:

هنوزم عاشقم هستی!

خداحافظ نگو وقتی.....

چرا حالت پریشونه؟

چرا مأیوس و دلسردی؟

خداحافظ نگو وقتی هنوزم میشه برگردی

تو یادت رفته اون روزا

یکی تنها کست میشد

خداحافظ که میگفتی

بخدا دلواپست میشد...

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:34 | |







هرگز نخواستم

هرگز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم

يا از تو حتی با خودم ، يه لحظه صحبت بکنم

هرگز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم

بگم فقط مال منی به تو جسارت بکنم

انقدر ظريفی که با يک نگاه هرزه ميشکنی

اما تو خلوت خودم ، تنها فقط مال منی

ترسم اينه که رو تنت ، جای نگاهم بمونه

يا روی شيشه چشات ، غبار آهم بمونه

تو پاک و ساده مثل خواب ، حتی با بوسه ميشکنی

شکل همه آرزوهام ، تجسم خواب منی

حتی با اينکه هيچ کس ، مثل من عاشق تو نيست

پيشه تو آيينه ی چشام ، حقيره لايق تو نيست

 

orkut scraps


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:33 | |







دلم که میگیرد

دلم که میگیرد چشمانم را میبندم

در سیاهی چشمانم پیاده می روم و آنگاه به آغوش گرم تو میرسم

و سرشار میشوم از بوسه هایی خیالی٬

تصور آغوشت وبوسه هایت برایم لذتی فراتر از تمامی لذت های دنیایی است

همیشه دلم که میگیرد سیاهی چشمانم را بهانه میکنم.

 

http://dadashmohsen.persiangig.ir/photo/photos/image-1-11.jpg


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:30 | |







قاصدک

قاصدک حرف دلم را توفقط میدانی

نامه ی عاشقیم را توفقط میخوانی

قاصدک  هیچکس بامن نیست

همه رفتند قاصدک تو چرا میمانی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:28 | |







تنم از حادثه خسته٬ دلم از غصه شکسته...

تنم از حادثه خسته٬ دلم از غصه شکسته...

یه مسافرِ غریبم٬ راهیِ یک راهِ دورم...

ناجیِ شکسته بالم٬ که تویی٬ تنها نشستی...

ای که واسه خاطرِ من٬ دلِ مردمو شکستی...

پرِ بغض و گریه بودم٬ تو رسیدی تا بخندم...

واسه پیدا کردنِ تو٬ دل به جاده ها می بندم...

راهیِ یه کوله راهم٬ کوله بارِ عشقو بستم...

دیگه از خودم بریدم٬ دیگه از آیینه خستم...

تویی کعبه ی وجودم٬ دورِ چشمه ی تو گشتم...

نکن از دلم گلایه٬ باید از تو می گذشتم...

می خوام این عشق قشنگو٬ از نگاهت پس بگیرم...

نمی خوام مثلِ پرنده٬ تویِ یک قفس بمیرم...

ای نگاهِ آبیِ ناز٬ کاش تو مهربون نبودی...

میونِ این همه آدم٬ تو یه هم زبون نبودی...

لحظه ی گذشتن از تو٬ آخرین لحظه ی دیدار...

واسه تو از تو گذشتم٬ همه اینو میگن یه ایـثـــار...

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:26 | |







من دلم می خواهد

 

من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست, کنج هر دیوارش دوستانم

 بنشینند آرام, گل بگو گل بشنو, هر کسی می خواهد وارد خانه پر مهر و صفا مان

 گردد , شرط وارد گشتنش شستشوی دلهاست. شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و

ریاست. بر درش برگ گلی می کوبم و به یادش با قلم سبز بهار می نویسم:ای

دوست ! خانه دوستی ما اینجاست. تا که سهراب نپرسد دیگر " خانه دوست

کجاست


[+] نوشته شده توسط حجت در 10:24 | |







ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم

و دردهایم را به گوش تو میرساندم بدون تو عاشقی برایم عذاب است

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود

میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت

 

 

دل نوشته های عاشقانه

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:9 | |







پرسید که چرا دیر کرده است

پرسید که چرا دیر کرده است ؟   نکند دل دیگری اورا اسیر کرده است ؟

خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است...

خندید به سادگیم آینه و گفت احساس پاک تورا زنجیر کرده است!  گفتم ار عشق من چنین سخن مگوی گفت : خوابی سالها دیر کرده است...

در ایینه به خود نگاه میکنم آه عشق او عجیب مرا پیر کرده است راست گفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است .

 

 

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:6 | |







با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم

با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم
تک و تنها بودم اما تو رو تنها نمیذاشتم
چه سفرها با تو کردم چه سفرها تو رو بردم
دم مرگ رسیدم اما به هوای تو نمردم
دارم از تو مینویسم که نگی دوستت ندارم
از تو که با یه نگاهت زیر و رو شد روزگارم
دارم از تو مینویسم دارم از تو مینویسم دارم از تو مینویسم
موقع نوشتنا وقت اسم گذاشتنا
کسی رو جز تو نداشتم اسمی جز تو نمیذاشتم
من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست
اون از غصه توست
با تو چه زندگیهایی که تو رویاهام نداشتم
تک و تنها بودم اما تورو تنها نمیذاشتم
حتی من به آرزوهات تو رو آخر میرسوندم
میرسیدی تو من اما آرزو به دل میموندم
هی میخواستم که بگم که بدونی حالمو
اما ترس و دلهره خط میزد خیالمو
توی گفتن و نگفتن از چه روزهایی گذشتم
انقده رفتم و رفتم انقده رفتم و رفتم که هنوزم برنگشتم
من تموم قصه هام قصه توست
اگه غمگینه اون از غصه توست
اون از غصه توست
هر چی شعر عاشقونست من برای تو نوشتم
تو جهنم سوختم اما مینوشتم تو بهشتم
اگه عاشقونه گفتن عشق تو باعث شه
اگه مردم تو بدون چه کسی وارثه شه .

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمی یاد

تا قیامت دل من گریه می خواد

چگونه فراموشت کنم تو را...

که از خرابه های هرزگی به قصر سپید عشق هدایتم کردی

و عاشقی بی قرار و یاری با وفا برای خویش ساختی

آهو بره ای شدی که دوستی گرگ را پذیرفتی

و برای اشکهای او شانه هایت را ارزانی داشتی

و با صداقت عاشه انه ات دلش را به درد آوردی

چگونه فراموشت کنم تو را.

zob6neyc5093nytzxzkg[1].jpg

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 21:4 | |







چیست بگو

 

 

جرم من چیست بگو؟

صبر کن

زود نرو

اینجا یک نفر دلتنگ است

و سوالی دارد

بخدا هیچ کسی  حرف دلش را نمی داند چیست

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 20:59 | |







با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم

 

روی آن شیشه تبدار تو را "ها" کردم


 

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم


 

حرف با برف زدم سوز زمستانی را


 

با بخار نفسم وصل به گرما کردم


 

شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد


 

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم


 

در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق


 

با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم


 

با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را


 

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم


 

باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست


 

من دمم را به امید تو مسیحا کردم


آن قدر آه کشیدم که تو این شعر شدی

 


جای هر واژه، نفس پشت نفس جا کردم

سایت  آپلود عکس رایگان , فضای  رایگان برای آپلود عکس , آپلود عکس با لینک مستقیم , آپلود عکس رایگان

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:31 | |







از من رمیده ای و من ساده دل هنوز

از من رمیده ای و من ساده دل هنوز

بی مهری و جفای تو باور نمی کنم

دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این

دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم

رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید

دیگر چگونه عشق تورا آرزو کنم

دیگر چگونه مستی یک بوسه تورا

دراین سکوت تلخ و سیه جستجو کنم

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:29 | |







دلم


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:25 | |







این دلم از روز دیدارت شده دریا ولی

 

خانه دل وقتی می آیی تمامش مال تو 


از وجودم هر چه میخواهی تمامش مال تو 


من فقط یک لحظه دیدارت کنم تنها دمی 


در عوض هر چه تماشایی تمامش مال تو 


از تو هر شب خانه دل روشن و نورانی است 


هر که دید گفتا چه شبهایی تمامش مال تو 


این دلم از روز دیدارت شده دریا ولی 


تو بخواه این دل دریایی تمامش مال تو 


هر شب از یاد تو پر گل میشود صحرای دل 


به چه صحرایی و گلهایی تمامش مال تو 


من ندادم دست تو شکوفه نرگس ولی 


هر چه نرگسهای صحرایی تمامش مال تو 


تو به من ده گوشه ای از قلب خود را در عوض 


هر چه دارم غیر تنهایی تمامش مال تو

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:25 | |







کار شیرین به جهان شور برانگیختن است

کار شیرین به جهان شور برانگیختن است

عشق در جان کسی ریختن است !

کار فرهاد برآوردن میل دل دوست .

خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن

خواه با کوه در آویختن است.

رمز شیرینی این قصه کجاست؟

که نه تنها شیرین بی نهایت زیباست؟

آن که آموخت به ما درس محبت میخواست:

جان چراغان کنی از عشق کسی

به امیدش ببری رنج بسی

تب و تابت بودت هر نفسی

به وصالی برسی یا نرسی!

 

سینه بی عشق مباد!

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:21 | |







روی ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

روی ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

به اینکه من دوستت دارم حتی یه ذره شک نکن

بذار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق

تقصیر چشمای تو بود وگرنه ما کجا و عشق

سرم تو لاک خودمو دلم یه جو هوس نداشت

بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت

تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازین چشمایه خیس

تو دفتر خاطره هات یه قطره بارون بنویس

عشق منو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم

وقتی که گریه میکنی حریف بارون نمیشم

هنوز یه قطره اشکتو به صدتا دریا نمیدم

یه لحظه با تو بودن و به عمر دنیا نمیدم

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:19 | |







پشت این دیوارسنگ

 

پشت این دیوارسنگیhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

                  یه ادم تنهانشسته

این ادم دلش گرفتهhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

        روگونش اشکی نشسته

این ادمه دلشکستهhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

                      که دل ازدنیابریده

این منم که خوبیاموhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

              کسی هرگزندیده

یه دلی دارم که عاشقhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

                   عشقشودیگه نداره

رولبام خیلی وقتهhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

 

                خنده ای جانداره

پشت این دیوارسنگیhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

 

                     این منم همیشه بیدار

این منم باچشمای خیسhttp://up.vatandownload.com/images/h5ryv2d60qef82ymb2.gif

                       که میگم خدانگهدار

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:17 | |







می دونی

می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی

گفت ؟ جایی که می ری مردمی داره که می شکننت،

 نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی ، تو کوله بارت عشق

 می ذارم که بگذری ، قلب می ذارم که جا بدی ، اشک

می دم که همراهیت کنه ، و مرگ که بدونی بر می گردی

 پیش خودم

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:12 | |







عشق یعنی راه رفتن زیر باران

عشق یعنی راه رفتن زیر باران

عشق یعنی من می روم تو بمان

عشق یعنی آن روز وصال

عشق یعنی بوسه ها در طوله سال

عشق یعنی پای معشوق سوختن

عشق یعنی چشم را به در دوختن

عشق یعنی جان می دهم در راه تو

عشق یعنی دستان من دستان تو

عشق یعنی دوستت دارم تورو

عشق یعنی می برم تا اوج تورو

عشق یعنی حرف من در نیمه شب

عشق یعنی اسم تو واسم میاره تب

عشق یعنی انقباض وانبساط

عشق یعنی درد من درد کتاب

عشق یعنی زندگیم وصله به توست

عشق یعنی قلب من در دست توست

عشق یعنی عشق من زیبای من

عشق یعنی عزیزم دوســــــــتت دارم

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:11 | |







توی باغا گل سرخی توی آسمون ستاره

توی باغا گل سرخی توی آسمون ستاره

 

جایی رو سراغ ندارم که نشون از تو نداره

 

تاریخ تولد تو توی دفتر حسابم

 

شب که چشمامو می بندم باز نمی ذاری بخوابم

 

عکس تو جور عجیبی توی چشمام می درخشه

 

دیوونم خدا می دونه کاش خودش منو ببخشه

 

چه تفاهمی تو عاقل دل من مات و دیوونه

 

درمونم دست چشاته اینم آخرین بهونه

 

دل تو یه وقتا سنگه یه روزم مثل بلوری

 

شبا گاهی قرص ماهی یه روزم یه تیکه نوری

 

پره از اسم قشنگت صفحه صفحه ی کتابم

 

به همون تعداد اسما تو ولی دادی عذابم

 

وقتی که بارون می گیره چشام از عشق تو خیسه

 

دل برات به قول سهراب زیر بارون می نویسه

 

تنها آرزوم همینه تا یادم نرفته راستی

 

کاش یه روز بهم بگی که من همونم که میخواستی

 

 قلبم فقط با نفسای تو هست که میزنه

 

 

عكس تصویر تصاویر پیچك ، بهاربيست Www.bahar22.com


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:7 | |







او تسلی بخش اندوه نگاهم بود و رفت

، او تسلی بخش اندوه نگاهم بود و رفت،

،چلچراغی در دل شام سیاهم بود ورفت،
 
                          ، کاروانی از غزل را پیش رویم می نهاد،

، او تمام هستی من، تکیه گاهم بود و رفت،

                                 ، باز در کار دلم وامانده ام ،

، یاد عشق او همیشه چاره ساز اشتباهم بود و رفت،

       
، رفت و دیدم آتشی بر دل نهاد او به وقت بی کسی تنها پناهم بود و رفت،

، مانده ام بایک سکوت تلخ در راه جنون ،حاصل تشویش سال و سهم ما بود و رفت،

 

 


[+] نوشته شده توسط حجت در 17:5 | |



صفحه قبل 1 ... 64 65 66 67 68 ... 112 صفحه بعد