
رو ساحل سرخ دلت ، اسم کسی رو حک نکن
به این که من دوست دارم ، حتی یه ذره شک نکن
بزار بهت گفته باشم ، که ماجرای ما و عشق
تقصیر چشمای تو بود، وگر نه ما کجا و عشق؟
سرم تو لاک خودمو، دلم یه جو هوس نداشت
بس که یه عمر آزگار ، کاری به کار کس نداشت
تا وقتی پیدا شدی و گفتی ازین چشای خیس
تو دفتر ترانه هات ، یه قطره بارون بنویس
عشقمو دست کم نگیر، درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه می کنی، حریف بارون نمیشم
هنوز یه قطره اشکتو، به صد تا دریا نمیدم
یه لحظه با تو بودنو، به عمر دنیا نمیدم
همین روزا به خاطرت، به سیم آخر می زنم
قصه ی عشق پاکمو، تو شهرمون جار میزنم
خاطره ی احساس من، احساس من فدای تو
هر چی دارم از سرنوشت، با این دلم برای تو
می خوام که با یه خاطره ، یه روزگار عاشق باشم
خدا کنه تا آخرش، تو عشقمون صادق باشم.....
|