شاید

شاید نباید از همان اول تو را من-

عاشق تر از خود می شدم ان روزها من...

تو دلخوش ثانیه ها ی شاد...اما

حدس غریبی می زدم از ایتدا من

می خواستم با تو بمانم تا همیشه

می خواستم با تو برقصم پا به پا من

در چشم هایت ابر و باد امیخت در هم

تو گریه کردی و... بی صدا من

در خود شکستن را مروری تازه کردم

با اه های شعله ور در ای خدا...من-

مستوجب اتش نبودم...پس چرا تو...

مستوجب اتش نبودم پس چرا من؟!

حالا عروس بخت مردم بی صدا تو

دلواپسی در ازدحام کوچه ها من

دارم به پایان می رسم در این نفس ها

چون ماهیان زنده در زیر هوا من

دارم پس از تو کفش های خسته ام را-

هی می کشم سمت سراب جاده ها من-

در گیر رویاهای سرشار از خیالم

انگار خیلی فاصله داری تو با من

این روز ها بد جور دلگیر تو هستم

حالا کجایی تو؟!...کجایی تو؟!...کجا من؟!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ شنبه 3 آبان 1393 ساعت 6:50 توسط حجت