یادمه بچگی هام وقتی میرفتم بهشت زهرا سعی میکردم پام رو قبرا نره؛ تا رو یکیشون میرفت جیگرم آتیش میگرفت؛چشامو میبستم و توی دلم براش صلوات میفرستادم...
چندسال گذشت،من بزرگتر...مرده ها بیشتر،قدیمی ها پوسیده تر و جدیدی ها با سنگ شکیل تر!
نمیدونم امروز روی چندتا قبر پام رفت یا برای چندتاشون یادم رفت صلوات بفرستم اما راستش امروز یه چیزی فهمیدم : ما که دلمون نمیومد حتی روی مرده ها پا بذاریم این روزها چقدر راحت روی زنده ها و احساسشون پا میزاریم...
کاش همون بچه میموندیم!
نظرات شما عزیزان: